به جای خودزنی، شجاعت این زندانی سیاسی را تکثیر و درونی کنیم!


مسعود نقره کار

زنان و مردان شجاع و آزاده، جوان و کهنسال، به " اتهامِ" آزاداندیشی، آزادیخواهی و عدالت جویی در زندان های حکومت اسلامی زیر شدیدترین شکنجه های روانی و فیزیکی قرار دارند.
دستگیری هزاران نفر در جریان جنبش" زن، زندگی، آزادی" و صدور احکام اعدام برای نوجوانان و جوانان و همچنین دستگیری‌ها و صدور احکام سنگین برای فعالان سیاسی و مدنی و صنفی در ماه‌های اخیر این واقعیت را یکبار دیگر بر همگان نمایان ساخت که حکومت گران ِ اسلام پناه با نزدیک شدن به لحظه سقوط، توحش و درنده‌خویی‌شان نیز چندین برابر خواهد شد. بنابراین آزاد اندیشان و آزادیخواهان چاره‌ای ندارند برای دفاع از جان کسانی که به اتهام حق‌گویی و حق‌خواهی به اسارت حکومت فاسد و جانی درآمده‌اند دست به دست هم دهند.
علیرغم تفاوت ها و اختلاف‌های سیاسی، فکری، مذهبی و قومی ‌برای جهانی کردن فریاد دادخواهی مردم ایران و نجات جان فرزندان این آب و خاک که به اسارت حکومت جمهوری اسلامی درآمده‌اند بپا خیزیم و اجازه ندهیم یک مٌشت جنایتکار حرفه‌ای با جان زندانیان سیاسی- عقیدتی بازی کنند.
بخوانید! این فریادی از درون شکنجه گاه علیه حکومت جهل و جنون و جنایت است، می توانیم با این زندانی سیاسی هم نظر و هم رای نباشیم اما نمی توانیم و نمی باید این شجاعت عقلانی و مدنی را انکار کنیم، آن را می باید تکثیر و درونی کنیم و با او، و همه عزیزان در بند همصدا شویم :
.......

اطلاعات سپاه
به محمد نوری‌ زاد :
سرت را زیر آب می‌کنیم!

چند شب پیش، برای دومین بار اخبار 20:30 عکسی از مرا نشان داد و از من با عنوان [وطن‌فروش] یاد کرد! در این ۴۴ سال جمهوری اسلامی سرطانی، معنای بسیاری از واژگان وارونه شده.
هفته‌ی پیشترش، از زبان رئیس بند شش که من در آن زندانی‌ام، به گوش من رساندند که اطلاعات سپاه، قصد این دارد که هم پرونده و هم خود مرا به سازمان قضایی نیروهای مسلح بکشاند و در آنجا سرم را زیر آب کند. مستقیم رفتم پیش رئیس بند (آقای گودرزی) و به او گفتم: از مادر زائیده نشده کسی که آسیبی به من برساند، و با فریادی بلند به او گفتم: از مادر زائیده نشده کسی که آسیبی به من برساند، و با فریادی بلند به او گفتم: هر وقت خواستی مرا مست کنی، حکمی بیاور و نشانم بده که در آن، مرا به اعدام محکوم کرده‌اند! براستی چه خبر خوبی؟ و چه افتخاری از این بالاتر، که دست خونین ملایان بیت رهبری و سرداران سپاه، که از دم برای اسرائیل و روسیه و انگلستان و آمریکا جاسوسی می‌کنند، و ذخایر ملی کشور‌مان را به حراج گذارده‌‍‌اند، این بار به خون من رنگین شود!
می‌گویم: اگر ارزنی در خود مردانگی می‌بینند، این زندان و این من اسیر. مشتی خون در رگهای من است، پیشکش به پیشگاه سرزمینم ایران. و باز می‌گویم: این داغ ننگی که بر پیشانی ملایان خونریز و مفتخوار بیت رهبری، و سرداران وطن‌فروش و سیری ناپذیر سپاه نشسته، با کشتن محمد نوری‌زادها پاک نمی‌شود. من در زندان هستم تا روزی که با دو چشم خود ببینم : مردم جان به لب رسیده‌ی ایران، ملایان و سرداران آدمکش را سرازیر زندانها کنند. آن روز، روز آزادی ما ایرانیان است. روزی که برای بوسیدن روی ماه آزادی ، بی‌تاب هوشمندی و خردمندی و آزادگی ما ایرانیان است.
محمد نوری‌زاد
۱۳ دی ۱۴۰۱
بند شش زندان اوین


 
فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران
[کد مطلب: 261074] [تاريخ انتشار: پنجم بهمن ۱۴۰۱ برابر با بيست و پنجم ژانويه ۲۰۲۳] [ نسخه مناسب چاپ ]
تقسيم با ديگران:

در زمینه‌ی انتشار نظرات کاربران گرامی رعایت چند مورد ضروری است
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
  • «پيک ايران» مجاز به ویرایش ادبی نظرات کاربران است
  • مطالبی که حاوی کلمات رکيک، غير اخلاقی و يا توهين به ديگران باشد منتشر نميشوند
  • نظراتی که پیرامون این خبر نباشد منتشر نمیشود
  • نطرات حاوی لينک منتشر نميشوند
نام: (الزاميست)
نظرات شما (حداکثر تعداد حروف با احتساب فاصله بين حروف 1000 حرف ميباشد):

Captcha
اعدادی را که در تصویر بالا می بینید (بدون فاصله گذاشتن میان آنها) در باکس زير وارد کنید و سپس دکمه ارسال را کليک کنيد
نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ پنجم بهمن ۱۴۰۱ برابر با بيست و پنجم ژانويه ۲۰۲۳ ، 20:13:10 توسط فرهاد فرهادیان
آقای نقره کار فعلا باید جلوی غضنفر را بگیرید چون این سلطنت طلبان هستند که ادعای رهبری این جنبش را دارند ما برای اینکه رهبری خودشان را ثابت کنند فراخوان نداده ایم منتظر هستیم ببینیم که آقا رضا جرئت فراخوان دادن دارد یا فقط همچنان در صدد کودتاست . به همین دلیل فرصت آقا رضا برای رهبری فقط تا روز شنبه است و می فهمیم کمه او نه تنها رهبر نیست بلکه یک بزدل بی کفایتی بیش نیست . از اینرو به حکومت هم برای آزادی زندانیان تا شنبه فرصت داده ایم و از روز شنبه تمام دنیا را جلوی چشمش سیاه کرده و فراخوانهای جدید را صادر می کنیم تا یارانمان دوباره با اطمینان که نه رعیت شاه می شوند و نه امت شیخ به میدان می آئیم و برای شهروندی مستقل و آزاده و هویت انسانی خودمان می جنگیم تا شاه و شیخ را در زباله دان تاریخ بیفکنیم . زن زندگی آزادی حکومت شورائی نه شاه می خوایم نه رهبری آزادی و برابری - یا مرگ یا آزادی
نوشته شده در تاريخ پنجم بهمن ۱۴۰۱ برابر با بيست و پنجم ژانويه ۲۰۲۳ ، 18:08:00 توسط حقیقتگو
بنزین برای اتومبیل داران محترم است که بدون ان روشن شدن موتوروحرکت دادن اتومبیل ممکن نیست ولی آیا دود بنزین سوخته که لوله اگزوزخارج میشود که درحقیقت بنزین موهبت هایش درحرکت دادن اتومبیل انجام داده است برای اتومبیل داری ارزش دارد؟ درحقیقت محض برای اکثریت مردم اقشاریکه که با جان ودل درتظاهرات شرکت کردند ویا به عبارتی سوخت جنبش تظاهرات بودند وتظاهرات را به تحرک کردن وا میداشتند تازمانی مورد احترام بودند که بعنوان سوخت موتورتظاهرات چنین وچنان میکردند ودرحقیقت با کشتارودستگیری شان به دود خروجی اگزوزتظاهرات تبدیل شدند وبرای اکثریت میلیونی دراین کشورماتم زده اهمیتی نداشته وندارد که برانها چه گذشته ومی گذرد ..حتی به عمد مسیری را هم انتخاب می کنند که ازکنارزندان ها گذرنکنند..بله چه جماعتی که هرگزدرتظاهرات نبودند مجانا" برخودشان می بالیدند که ایرانی هستند ولی جرات گذرکردن برسرمزارهای وطن پرستانی که کشته واعدام شدند را ندارند..واقعا" نگفتنی است که هزارها اززن ومرد وپیروجوان جانشان قربانی رهائی کشوروزندگی بهترمردم ایران کردند ولی انکارفضانوردانی که درکرات آسمانی دیگری بودند وجانشان را ازدست دادند